چپ دست

یک چپ دست می نویسد !‌

چپ دست

یک چپ دست می نویسد !‌

از ته دلم میگم دلم براتون تنگ شده بود !

دلم برای اینجا تنگ شده بود .. برای دوستانم که میخوندمشون و برای دوستانی که میخوندنم دلم تنگ شده بود .. دلم برای خودم هم بدجوری تنگ شده بود .. یه وقتایی سنگ میشم انگار ! یادش بخیراون وقت ها که عاشقی نفوذ میکرد توی گوشت و پوست و استخونم .. اما حالا ... 


عید به من رسما خوش نگذشت و به قول نهال واقعا ازش ممنونم که تموم شد ! 


پایان نامه خیلی پیش نرفته چون چندین بار تغییرات بزرگ توش اعمال شده و خیلی روزها هم اصن بهش نگاهی انداخته نشده ..نه از استاد خبری دارم و نه از مدیر گروه و  نه از این که حالا باید چی کار کنم تاریخ دفاع رو !! 


اواخر خرداد عروسی دختر خواهر شوهره و دوباره توی این وضعیت کلی خرج روی دستمونه !! (حنابندون. عروسی. پاتختی) و من نمیدونم این رسم و رسوماتمسخره کی میخواد ور بیفته .. و باید به این نکته اشاره کنم که من به شخصه اولین حنا بندونی هست که میخوام برم !!