چپ دست

یک چپ دست می نویسد !‌

چپ دست

یک چپ دست می نویسد !‌

آنالی-دخترم

حالا که خودمونیم ، این وبلاگ بیچاره هم افتاده یه گوشه و داره خاک میخوره ...  10 سالی میشه که مینویسم و یادش به خیر وبلاگ اولم اسمش دختری در ماه بود .. عاشقش بودم ..چه شعرهایی میگفتم اون موقع ها .. توی یک شکست عشقی مبهم گیر کرده بودم !! وای که چه روزهایی بود (حتی نمیخوام یک لحظه هم بهشون برگردم .. بد کردم با خودم اون موقع!)  ..چقدر هم بازدید و کامنت داشتن غصه های من .. روزگاری بود برای خودش ..

حالا هم خیلی مینویسم اما توی ذهنم .. میتونم بگم همش در حال نوشتنم ..ولی توی ذهنم !! دیوونه شدم فکر کنم (آیکون فشار های زندگی ) 

نمیدونم شنبه چند هفته ی پیش بود اما میدونم شنبه ی قبل از عید قدیر بود.. امید صبح رفت شرکتی که براشون کار انجام میدیم و وقتی برگشت یک گلدون بن سای خوشگل دستش بود .. همونی بود که چند روز پیش پشت شیشه ی گلفروشی دیدمش و گفتم امید چقدر این  خوشگله .. در و باز کردم و رفتم توی آشپزخونه .. خودش در رو هل داد و وارد شد با گلدون خوشگلم .. گفت بیا اسمش آنالی اا .. برای تو.. انقدر خوشحال شدم که زبونم بند اومده بود بغض گلومو گرفت و اشک توی چشمام حلقه زد .. حالا من یه دختر دارم .. من عاشق اسم آنالی ( یعنی مثل مادر .. و یک اسم ترکی هستش) هستم و عاشق اسم آریا .. 

نی نی دختر خاله ی نازم دخمله  و من خیلی خوشحالم چون یه جورایی خاله میشم .. اما هنوز 5 ماهی مونده :) خدا یا شکرت .

مامانی حالش خوبه ..یعنی میشه گفت کمی بهتر از قبله اما خب پیری بد دردیه !!

همه خوبن ... مامانم رو خیلی دوست دارم خیلیییییییی ... نه فقط برای اینکه مامانمه اون که جدا از همس .. به خاطر اینکه رفیقمه .. با مرامه .. مرد مرد .حدایا حفظش کن برامون .. من بهش محتاجم .به بودنش .به داشتنش :)


هزار ساله که رفتی ... من هنوز پشت شیشه ام ... موهاتو با برده ...عطرش جا مونده پیشم ... حال و روزم خوب و خوش نیست ... بی تو نا آرومم .. به یادت که میفتم ... نگرانت میشم ! بابا


یه دمنوش اختراع کردم : گل گاو زبان ، پونه کوهی ( یا به قول ترکا یارپوز) ، گل بهار نارنج ... برم بریزم ببینم خوب شده یا که نه ؟

نظرات 3 + ارسال نظر
زیتون چهارشنبه 7 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 04:38 ب.ظ http://www.zeytoone-tanha.blogsky.com/

وااااااااااااای مبارکت باشه بن سای

عکسشو بفرست واسم. خب؟ تو بن سای منو دیدی؟
دست امید مهربون درد نکنه که حرفات یادش نمیره

اون دمنوشه خاصیتش چیه؟ طعمش شبیه چیه؟ من دوتاشو تک تک خوردم اما ترکیبش با پونه نمیدونم چی میشه

نهال پنج‌شنبه 29 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 11:17 ب.ظ

چقدر خوبه که اینقدر به فکر خوشال کردنته
خیلی انرژی داشت این پستت :***

:)

زیتون یکشنبه 23 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 05:42 ب.ظ

اگه جواب میدادی خسته میشدی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد