چپ دست

یک چپ دست می نویسد !‌

چپ دست

یک چپ دست می نویسد !‌

می خواهیم خیلی لاغر شویم .

امروز سومین روز از سخت ترین رژیم دنیاست ( البته واسه ی من چاقالو که فک کنم در حال حاضر حدود 30 کیلو اضافه وزن دارم !) وای هیچ وقت رژیم گرفتن و کم خوردن انقدر سخت نبوده که الان سخته ! البته من یه پای مصمم تر از خودم دارم که اون همم همسر کپل منه ! البته نمیشه بهش گفت کپل ! چون ایشون  یک اقای محترم و با وقار و بسیار جدی  با 190 سانتی متر قد هستند که واژه ی کپل خیلی هم باهاشون سازگاری نداره ..  خلاصه ما دو تا رژیم گرفتیم بعد از دوسال خوردن و خوردن و خوردن بالاخره یادمون افتاد که بابا داریم میمیریم از چاقی ! نمیتونیم راه بریم دیگه!!

و البته من فکر میکنم این 4 طبقه پله ی خونه ایی که امسال توش بودیم خیلی بهمون کمک کرد که یادمون بیاد خیلی سنگین وزن شدیم !!

همش فکر میکنم  دیگه قراره خیلیی لاغر بشم کاملا نرمال ! خب من از زمانی که پامو توی این دنیا گذاشتم درشت و تپل بودم !  و در دوران کودکی هممیشه پدر گرامی هر چی که ما خواستار اون شدیم رو 2- 3 برابر در شکم ما فرو کردند ( گرچه مامان لاغر نازم همیشه مخالف این کار بابا بود !) اما خب اون خودشم شکمو بود و هیچ دست رد به خواسته های من نمیزد !

تا زمانی که قد میکشیدم مشکلی نبود ! اما وقتی قدم روی 174 ثابت شد دیگه کاملا از عرض شروع به رشد کردم ! هی رژیم هی کم کردن وزن .. 15 -20 کیلو ! یه مدت خوب بودم تا توی دوستیمون با آقای همسر دوباره افتادیم به خوردن شدید اون همم دوبار استایل غذا خوردنش رو تغییر داد و شرو به غذا خوردن کرد .. به به چه کیفی هم داشت 

اما حالا من واقعا نگرانه جفتمونم و به خودم قول دادم از این قول های بزرگونم  که جدیدا تا آخرش پاش وامیستم .. میخوام واقعا  لاغر بشم ! لاغر لاغر .. واقعا نمیخوام مثل خوانواده ی پدریم دیابت بگیرم یا سکته قلبی کنم ! شاید یه زمانی  بخوام بچه داشته باشم !

پس تصمیم خودمو گرفتم ! مصمم و قوی و میدونم که من اونقدر قوی هستم و اونقدر از پس خودم و زندگی بر میام که به خواسته هام برسم ! و الان خوشحالم با اینکه رزیمش سخته و یک ماه باید سختیش رو تحمل کنم و من تا به حال انقدر به خودم سختی ندادم ! اما آقای همسر بهم قول داده پارت دوم قضیه خیلی آسون تر از پارت اولشه !

به امید خدا .

نظرات 2 + ارسال نظر
زیتون دوشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 06:36 ب.ظ

ای ول آیدا. تو میتونی. ناامید نشو. اونوقت واقعا 30 کیلو؟

رژیم سرخود نگرفته باشی؟ ضررش بیشتره هاااا...
من همین چندوقت پیش با دکتر کرمانی کم کردم. الان هیچچچچچچچچی اضافه ندارم

ایمیلتو چک کن

نمیدونم الان چندم وزن نکردم خودمو یا بیست و خورده ایی یا 30 کیلو خب من باید 70 باشم الان 90 و خورده ایم !! البته هر کی میبینتم میکه دروغ نگو تو 80 و خورده ایی هستی اما نیستم بابا جان همینم که میگم ( منظورم اینه چون قدم بلنده یکم غلط اندازه وزنم ! ) اما واقعیت چیز دیگریست ! آقای همسرم الان 120 تا هست فک کنم دیگه شایدم بیشتر !
ولی آره میتونم من به اراده ام شک ندارم فقط چند وقت بود گمش کرده بودم ..پیداش کردم حالا .
نه سر خود وخرکی نیست ! دکتر نرفتم از قبل آقای همسر میشناخته این اقای رژیم رو اونم بدون تحقیق و سر سری کاری رو نمیکنه من بهش ایمان دارم :)
خوشا به حالت . چه خوب یه خانم جا افتاده خیلی خوبه که اضافه وزن نداشته باشه . عالیه ..
تو هر چند وقت یه بار که اومدی اینجا به من انرژی بده .. انرژی دادناتو دوست میدارم .
چشم الان میبینم :)

زیتون سه‌شنبه 20 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 09:10 ق.ظ

خانم جا افتاده؟؟؟!!! بزنمت؟؟؟

چی رو دارم انکار میکنم؟ جا افتاده م دیگه! 36 یعنی همین
خلاصه مواظب سلامتیت باش

بابا نگفتم پیرزن که .. خیلی خوبه که آدم پخته و جا افتاده باشه الان تو حکم شراب رو داری عزیز دلم :دی :*

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد