چپ دست

یک چپ دست می نویسد !‌

چپ دست

یک چپ دست می نویسد !‌

غصه ی عروسی

وقت ای ندارم که بشینم و اینجا بنویسم اما دارم دیوونه میشم .. 

چه حسی دارن امشب ؟؟ همشون .. گریه دارم .. آهنگ های عروسی جدا میکنم از توی آرشیوم و گریه میکنم .. عروسی و گریه ! عروسی و گریه ؟؟؟

عسل من امشب چه حالیه ؟؟ باباش داره دوباره دوماد میشه .. خودش ، باباشو میگم اون چیهمه اهنگ های قدیمی اونایی که شاید توی عروسیش بوده .. عروس خانوم چه حالیه امشب .. فقط خوشحاله ..یا نگران آینده ی پسرش و دختری که همراه با همسر جدیدش وارد زندگیش میشه ؟؟؟ 

خدا لعنتت کنه زن .. که اینطوری زندگیه این بچه رو به فنا دادی .. از ته دل نفرینت میکنم ... آخه نفرینی ایی .. شیطانی ! شیطان !  

نظرات 3 + ارسال نظر
نهال شنبه 30 دی‌ماه سال 1391 ساعت 10:14 ق.ظ

دختر چرا اینقدر استرسی نوشتی !
من ترسیدم

خب دقیقا حالم همین بود اون موقع D:

نوشزاد جمعه 20 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 11:41 ب.ظ

واقها شیطان خوب صفتیه براش

آره

هانمید شنبه 3 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 01:08 ب.ظ http://hanamid.blogfa.com

سلام
زندگی به تلخی آخرین جام شوکران....
یگذریم

عیدت مبارک

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد